ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
فصل تعطیلی دبیرستان فصل گرما و فصل تابستان
فصل دفتر ورق ورق کردن فصل وا رفتن و عرق کردن
فصل رفتن به سوی دریاچه فصل خاراندن پر و پاچه
فصل شک و خیار و فصل تمشک فصل فالوده ، فصل آب زرشک
فصل تفریح و گردش و حضرات در عوض ، ما و غوطه در حشرات
بس که گرمای خانه د، دارد دم آب پز میشود بنی آدم
همه پختند ، لاغرا ، چاقا کولر و پنکه هم که ........ ای آقا !
من که از نقشه پاک خواهم شد توی گرما هلاک خواهم شد
گرمی بی تعهدی شده ها ای چهگرمای بی خودی شده ها
{وای اگر تنگه همچه اوقاتی بود گرمای انتخاباتی ! }
بس که گرمای مدهش آده است کل اجزای ما کش آمده است !