ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تو را یخواهم ، همچون نیاز ماهی به آب .
تو را میخواهم ، همچون نیاز آب به نوازش یک دست .
تو را میخواهم ، همچون نیاز یک دست به دستی دیگر برای پیوند .
تو را میخواهم ...
تو را مخواهم ، همچون نیاز یک کودک به لالایی .
تو را میخواهم ، همچون نیاز یک لالایی به لطافت صدای مادر .
تو را میخواهم ، همچون نیاز یک مادر به فرزندش .
آن فرزند منم . حال تو را میخواهم ،
تو را میخواهم ، همچون نیاز من به تو ...
همچون نیاز من به عشق تو ...
همچون نیاز من به وجود تو ...
تو را میخواهم اما ...
اما تو دریا نخواهی شد ،
اما تو نوازش آن دست نخواهی شد ،
چون دستی دیگر ، چون لالایی ، چون لطافت صدای ماد .
نخواهی شد . نمیخواهی باشی ...
شاید تمام اینها نباشی ، شاید تما اینها نخواهی که باشی .
اما عشق ... ؟
نمیتوانی عشق نباشی ، نمیتوانی نیاز من نباشی . نمیتونی در حرم نفس های من نباشی ...
نمیتوانی ....